۶۲ مطلب در مهر ۱۳۹۸ ثبت شده است
-
۱۱ مهر ۹۸ ، ۲۳:۳۸ نکته ها و قصه ها ۰ نظر
یک روز وقتى کارمندان به اداره رسیدند ، اطلاعیه بزرگى را در تابلوى اعلانات دیدند که روى آن نوشته شده بود :
« دیروز فردى که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت . شما را به شرکت در مراسم تشییع جنازه که ساعت ١٠ در سالن اجتماعات برگزار مى شود دعوت مى کنیم . »
در ابتدا ، همه از دریافت خبر مرگ یکى از همکارانشان ناراحت مى شدند اما پس از مدتى ، کنجکاو مى شدند که بدانند کسى که مانع پیشرفت آن ها در اداره مى شده که بوده است . این کنجکاوى ، تقریباً تمام کارمندان را ساعت١٠ به سالن اجتماعات کشاند . رفته رفته که جمعیت زیاد مى شد هیجان هم بالا مى رفت . همه پیش خود فکر مى کردند : « این فرد چه کسى بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود ؟ به هر حال خوب شد که مرد !
کارمندان در صفى قرار گرفتند و یکى یکى نزدیک تابوت مى رفتند و وقتى به درون تابوت نگاه مى کردند ناگهان خشکشان مى زد و زبانشان بند مى آمد .
آینه اى درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مى کرد ، تصویر خود را مى دید . نوشته اى نیز بدین مضمون در کنار آینه بود:
« تنها یک نفر وجود دارد که مى تواند مانع رشد شما شود و او هم کسى نیست جز خود شما . شما تنها کسى هستید که مى توانید زندگى تان را متحول کنید . شما تنها کسى هستید که مى توانید بر روى شادى ها ، تصورات و موفقیت هایتان اثر گذار باشید . شما تنها کسى هستید که مى توانید به خودتان کمک کنید . زندگى شما وقتى که رئیستان ، دوستانتان ، والدین تان ، شریک زندگى تان یا محل کارتان تغییر مى کند ، دستخوش تغییر نمى شود .
زندگى شما تنها فقط وقتى تغییر مى کند که شما تغییر کنید ، باور هاى محدود کننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها کسى هستید که مسئول زندگى خودتان مى باشید . مهم ترین رابطه اى که در زندگى مى توانید داشته باشید ، رابطه با خودتان است . خودتان را امتحان کنید . مواظب خودتان باشید . از مشکلات ، غیر ممکن ها و چیز هاى از دست داده نهراسید . خودتان و واقعیت هاى زندگى خودتان را بسازید . دنیا مثل آینه است . انعکاس افکارى که فرد قویاً به آن ها اعتقاد دارد را به او باز مى گرداند . تفاوت ها در روش نگاه کردن به زندگى است . » -
۱۱ مهر ۹۸ ، ۲۳:۳۶ نکته ها و قصه ها ۰ نظر
ادیسون در سنین پیری پس از کشف لامپ ، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار می رفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد ...
این آزمایشگاه ، بزرگترین عشق پیرمرد بود . هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود .
در همین روز ها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند ، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمان ها است !
آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود ...
پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند و لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند !!!
پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد . او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد .
ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت : پسر تو اینجایی ؟ می بینی چقدر زیباست ؟!! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی ؟!! حیرت آور است!
من فکر می کنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است ! وای ! خدای من ، خیلی زیباست ! کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید . کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت ! نظر تو چیست پسرم ؟!
پسر حیران و گیج جواب داد : پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی ؟!
چطور می توانی ؟! من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای ؟!
پدر گفت : پسرم از دست من و تو که کاری بر نمی آید . مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند . در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره ایست که دیگر تکرار نخواهد شد ...!
در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فکر می کنیم ! الآن موقع این کار نیست ! به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت!
توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود . آری او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع کرد . -
۱۱ مهر ۹۸ ، ۲۳:۲۱ نکته ها و قصه ها ۰ نظر
زمانی کزروس به کورش بزرگ گفت:
چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی.
کورش گفت:
اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود؟
گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کورش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت:
برو به مردم بگو کورش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد.
سرباز در بین مردم جار زد و سخن کورش را به گوششان رسانید. مردم هرچه در توان داشتند برای کورش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود. کورش رو به کزروس کرد و گفت:
ثروت من اینجاست. اگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم، همیشه باید نگران آنها بودم. زمانی که ثروت در اختیار توست و مردم از آن بی بهره اند مثل این می ماند که تو نگهبان پولهایی که مبادا کسی آن را ببرد -
۱۱ مهر ۹۸ ، ۲۳:۱۸ نکته ها و قصه ها ۰ نظر
دو مرد در کنار دریاچه ای مشغول ماهیگیری بودند . یکی از آنها ماهیگیر با تجربه و ماهری بود اما دیگری ماهیگیری نمی دانست .
هر بار که مرد با تجربه یک ماهی بزرگ می گرفت ، آن را در ظرف یخی که در کنار دستش بود می انداخت تا ماهی ها تازه بمانند ، اما دیگری به محض گرفتن یک ماهی بزرگ آنرا به دریا پرتاب می کرد .
ماهیگیر با تجربه از اینکه می دید آن مرد چگونه ماهی را از دست می دهد بسیار متعجب بود . لذا پس از مدتی از او پرسید :
- چرا ماهی های به این بزرگی را به دریا پرت می کنی ؟
مرد جواب داد : آخر تابه من کوچک است!
گاهی ما نیز همانند همان مرد ، شانس های بزرگ ، شغل های بزرگ ، رویاهای بزرگ و فرصت های بزرگی را که خداوند به ما ارزانی می دارد را قبول نمی کنیم! چرا؟! -
۱۱ مهر ۹۸ ، ۲۳:۱۷ نکته ها و قصه ها ۰ نظر
روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو ۳ پند می دهم که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی !
سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی !
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد :
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .
و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست.
-
۱۱ مهر ۹۸ ، ۰۲:۰۰ پیروزی و امید ۰ نظر
نلسون ماندلا با نام کامل نلسون رولیهلاهلا ماندلا (زاده ۱۸ ژوئیه ۱۹۱۸ – درگذشت ۵ دسامبر ۲۰۱۳) اولین رئیسجمهور آفریقای جنوبی است که در انتخابات دموکراتیک عمومی برگزیده شد. وی پیش از ریاست جمهوری از فعالان برجسته مخالف آپارتاید در آفریقای جنوبی و رهبر کنگره ملی آفریقا بود. او به خاطر دخالت در فعالیتهای مقاومت مسلحانه مخفی محاکمه و زندانی شد.
ماندلا در طول ۲۷ سال زندان، که بیشتر آن را در یک سلول در جزیره روبن سپری کرد، مشهورترین چهره مبارزه علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی شد. گرچه رژیم آپارتاید و ملتهای طرفدار آن وی و کنگره ملی آفریقا را کمونیست و تروریست میدانستند، مبارزه مسلحانه بخشی جداییناپذیر از مبارزه علیه آپارتاید بود. ماندلا پس از آزادی از زندان در سال ۱۹۹۰، سیاست صلحطلبی را در پیش گرفت، و این امر منجر به تسهیل انتقال آفریقای جنوبی به سمت دموکراسیای شد که نماینده تمامی قشرهای مردم باشد.
ماندلا پس از دریافت جوایزی در طول چهار دهه، یک چهره سرشناس دولتی بود که تا اواخر عمر خود در مورد مسائل مهم عقاید خود را ابراز میکرد. او را در آفریقای جنوبی اغلب تحت عنوان مادیبا میشناسند، این عنوان افتخاری را بزرگان خاندان ماندلا به وی دادهاند. این عنوان دیگر مترادف با نام نلسون ماندلا است. بسیاری از مردم آفریقای جنوبی نیز به نشانه احترام وی را مخولو (پدربزرگ) صدا میزنند. وی بنیانگذار بنیاد ریشسفیدان میباشد.
زندگی نلسون ماندلا
ماندلا در یک خانواده در روستای کوچک موزو در ناحیه متاتا، مرکز استان کیپ تاون از آفریقای جنوبی به دنیا آمد. پدر ماندلا، گادلا هنری ، عضو شورای سلطنتی مردم تمبو بود، او از زمان تولد این مقام را به ارث برده بود و ماندلا نیز قرار بود چنین مقامی را به ارث ببرد. پدر ماندلا نقشی اساسی در به سلطنت رسیدن جونگینتابا دالیندیبو در تمبو داشت، در مجموع، پدر ماندلا چهار همسر داشت، که از این تعداد در مجموع سیزده فرزند (چهار پسر و نه دختر) داشت.
رولیهلاهلا ماندلا در هفت سالگی، نخستین عضو خانواده خود بود که به مدرسه پا گذاشت، وی در مدرسه توسط یک معلم متدیست، با تبعیت از نام هوراسیو نلسون دریاسالار انگلیسی «نلسون» نام نهاده شد. پدر ماندلا وقتی وی نه ساله بود در نتیجه بیماری سل درگذشت، و جونگینتابا، نایب السلطنه سرپرستی وی را بر عهده گرفت. ماندلا در مدرسه تبلیغی وسلی در همسایگی محل زندگی نایب السلطنه مشغول به تحصیل شد. بر اساس رسوم تمبو، او در شانزده سالگی تشریف، و در مؤسسه شبانهروزی کلارک بری، مشغول به تحصیل فرهنگ غرب شد. او به جای سه سال، در دو سال مدرک مقدماتی خود را اخذ کرد.
ماندلا در نوزده سالگی، در سال ۱۹۳۷، به هلدتون، دانشکده وسلی در فورت بیوفورت که بیشتر خانواده سلطنتی در آن مشغول به تحصیل بودند عزیمت کرد، و به ورزشهای بوکس و دو و میدانی علاقهمند شد. پس از شرکت در کنکور، او شروع به تحصیل در مقطع کارشناسی علوم انسانی در دانشگاه فورت هار کرد، او در این دانشگاه با اولیور تامبو، آشنا شد و آنها تبدیل به دوست و همکار همیشگی شدند.
دستگیری و زندانی شدن
در سال ۱۹۶۱، ماندلا رهبری اومخونتو وسیزوه (به معنای «نیزه ملت»، و نیز با علامت اختصاری “MK”) شاخه نظامی کنگره ملی آفریقا (ANC) را که خود یکی از بنیانگذاران آن بود بر عهده گرفت. چند دهه بعد، خصوصاً در دهه ۱۹۸۰، اومخونتو وسیزوه تبدیل به جنگ چریکی علیه رژیم حاکم شد. ماندلا همچنین در خارج از کشور مبادرت به جمعآوری کمکهای مالی برای MK کرد، و در دیدار با برخی از دولتهای آفریقا ترتیباتی برای آموزش شبه نظامی داد.
در ۵ اوت ۱۹۶۲، ماندلا پس از هفده ماه گریز دستگیرشده و در دژ ژوهانسبورگ زندانی شد. ویلیام بلوم، یکی از کارکنان سابق وزارت امور خارجه آمریکا، گفته است سازمان سیا محل اختفای ماندلا را به پلیس اعلام کرده بود. سه روز بعد، در حضور ماندلا در دادگاه، وی متهم به رهبری اعتصاب کارگران در سال ۱۹۶۱ و ترک غیرقانونی کشور شد. در ۲۵ اکتبر ۱۹۶۲، ماندلا به پنج سال زندان محکوم شد. دو سال بعد در ۱۱ ژوئن ۱۹۶۴، به اتهام شرکت ماندلا در کنگره ملی آفریقا (ANC) برای وی حکم دیگری صادر شد.
ماندلا در جزیره روبن زندانی شد و از بیست و هفت سال زندان متعاقب آن هیجده سال را در این زندان به سر برد. در این زندان بود که ماندلا زندگینامه خود را، تحت عنوان راه طولانی به سوی آزادی نوشت. نلسون ماندلا از نمادهای برجسته مبارزه برای آزادی و برابری سیاهپوستان و از زمینه سازان وحدت آفریقای جنوبی جدید به شمار میرود.
آزادی
ماندلا تا فوریه ۱۹۹۰ که تلاش کنگره ملی آفریقا و مبارزات بینالمللی با شعار «نلسون ماندلا را آزاد کنید!» منجر به آزادی وی شد همچنان در زندان باقیماند. فردریک د کلرک رئیس جمهور نیز هم زمان دستور آزادی ماندلا، و پایان ممنوعیت فعالیت کنگره ملی آفریقا را صادر کرد.
ماندلا در روز آزادی خود یعنی ۱۱ فوریه ۱۹۹۰، به ایراد سخنرانیای خطاب به ملت پرداخت. وی هم زمان با اعلام پایبندی خود به صلح و آشتی با اقلیت سفید پوستان کشور، به وضوح اعلام کرد که مبارزه مسلحانه کنگره ملی آفریقا هنوز به پایان نرسیدهاست.
اما وی اعلام کرد که توجه وی معطوف به برقراری صلح برای اکثریت سیاهپوست و دادن حق رای به آنان چه در انتخابات کشوری و چه در انتخابات محلی است.
ریاست کنگره ملی آفریقا و ریاست جمهوری آفریقای جنوبی
نخستین انتخابات دموکراتیک آفریقای جنوبی که در آن همه افراد میتوانستند شرکت کنند در تاریخ ۲۷ آوریل ۱۹۹۴ برگزار شد. کنگره ملی آفریقا اکثریت را در انتخابات به خود اختصاص داد، و ماندلا، به عنوان رهبر کنگره ملی آفریقا، به عنوان نخستین رئیس جمهور سیاه پوست کشور برگزیده شد.
زمانی که آفریقای جنوبی میزبانی جام جهانی راگبی ۱۹۹۵ را بر عهده داشت، نلسون ماندلا اتباع غیر سفیدپوست آفریقای جنوبی را به حمایت از تیم اتحادیه ملی راگبی آفریقای جنوبی که پیش از آن مورد نفرت همگان بود دعوت کرد. پس از آنکه تیم اسپرینگبوک با پیروزی بر نیوزیلند به قهرمانی رسید، ماندلا با پوشیدن لباس اسپرینگبوک جام قهرمانی را به کاپیتان سفیدپوست این تیم، فرانکو پینار اهدا کرد. این اقدام ماندلا گامی مهم در راستای برقراری آشتی میان سیاهان و سفیدپوستان آفریقای جنوبی محسوب شد.
دیپلماسی بینالمللی
سفر به ایران
نخستین سفر ماندلا به ایران و دیدار با علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه وقت کشورمان
نلسون ماندلا از جمله شخصیت های برجسته ضد نژاد پرستی در جهان است که در دوران زندگی اش، به ایران سفر کرده است. یکی از چهره های معروف بین المللی که اقدامات گسترده ای علیه تبعیض نژادی در ایالات متحده در قرن بیستم انجام داد، اسطوره بوکس فوق سنگین جهان، یعنی محمد علی کلی بود که اتفاقا در همان سال به کشورمان آمد و با مقامات رسمی دیدار داشت. نلسون ماندلا نیز چند باری به تهران سفر کرد و در دیداری، مورد استقبال خاص رهبر انقلاب نیز قرار گرفت.
تصویری از نخستین حضور نلسون ماندلا در بیت رهبری
ماندلا یک بار در دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی و بار دیگر در دوره محمد خاتمی به ایران سفر کرد. وی در سفر سال ۱۳۷۱ اش به ایران، ضمن حضور در محل اقامت آیت الله خامنه ای، با مقام معظم رهبری دیدار کرد و بر اساس فایل های ویدئویی منتشر شده رسمی، در بدو ورود به بیت رهبری گفت: «سلام رهبر من».
جمله «سلام رهبر من» نلسون ماندلا خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، بازتاب گسترده ای در رسانه های جهان داشت. ماندلا بار دیگر در سال ۱۳۷۸ به ایران آمد و مجددا نیز با رهبری دیدار کرد.
تصویر آخرین سفر ماندلا به تهران در فرودگاه مهرآباد تهران
در این دیدار، رهبر ایران، خطاب به ماندلا گفت: «بخش مهم کار شما در مدت مسئولیت ریاست جمهوری آفریقای جنوبی این بود که در طول این مدت بر اصول اخلاقی خود تأکید کردید و در میدان اخلاق و معنویت نیز به پیش رفتید و پیروز شدید.»
چند سال پیش، خیابان جردن تهران به بلوار نلسون ماندلا تغییر نام یافت. بلوار جردن تهران را گران ترین خیابان تجاری ایران می دانند که مملو از سفارت خانه های غربی و شرقی و هم چنین دفاتر شرکت های مهم داخلی و بین المللی مستقر در پایتخت است.
تصویر تغییر نام خیابان جردن که یکی از خیابان های مهم تهران است به نام بلوار نلسوان ماندلا
برای نام گذاری بلوار نلسون ماندلا در تهران، مراسمی هم در پایتخت برگزار شد که مصادف بود با ۱۷ آذر سال ۱۳۹۳.
ازدواج
ماندلا سه بار ازدواج کرد. این زوج دو پسر به نامهای مادیبا (تمبی) و ماکگاتو، و دو دختر داشتند که هر دو ماکازیوه نام داشتند. دختر اول آنان در نه ماهگی درگذشت، و آنان دومین دختر خود را نیز ماکازیوه نامیدند. همه فرزندان آنان در واترفورد کامهلابا تحصیلات خود را انجام دادند. این زوج پس از ۱۳ سال در سال ۱۹۵۷ از یکدیگر جدا شدند، دلیل جدایی آنان شور انقلابی ماندلا بود و اینکه مذهب همسر ماندلا مذهبی بود که به تبلیغ سیاست بیطرفی سیاسی میپرداخت.
همسر دوم ماندلا، وینی مادیکیزلا-ماندلا، نیز اهل منطقه ترانسکی بود. بعدها، وینی قربانی اختلاف خانوادگی ناشی از نزاع سیاسی کشور شد؛ در حالی که شوهرش به اتهام تروریسم و خیانت در زندان جزیره رابن مشغول گذراندن حبس ابد بود، پدرش به سمت وزارت کشاورزی ترانسکی برگزیده شد. اختلافات سیاسی منجر به جدایی (آوریل ۱۹۹۲) و طلاق (مارس ۱۹۹۶) شد.
ماندلا در هشتادمین سالگرد تولد خود با گراکا ماچل، بیوه سامورا ماچل، رئیسجمهور سابق موزامبیک و متحد کنگره ملی آفریقا که دوازده سال پیش در سانحه هوایی کشته شده بود ازدواج کرد.
بازنشستگی
ماندلا پس از پایان دوره ریاست جمهوری خود در سال ۱۹۹۹، تبدیل به یکی از طرفداران سازمانهای فعال اجتماعی و حقوق بشر شد. وی جوایز بینالمللی بسیاری از جمله نشان لیاقت و نشان سنت جان از ملکه الیزابت دوم و نشان آزادی ریاست جمهوری از جرج دبلیو بوش دریافت کرد.
ماندلا در سفر خود به کانادا در سال ۱۹۹۸، به سخنرانی در جمع ۴۵٬۰۰۰ دانشآموز در اسکایدوم در شهر تورنتو پرداخت و مورد استقبال آنان قرار گرفت. در سال ۲۰۰۱، او نخستین فرد زندهای نام گرفت که به عنوان شهروندی افتخاری کانادا برگزیده شد.
در سال ۲۰۰۳، ماندلا طی چند سخنرانی از سیاست خارجی دولت جرج دبلیو بوش انتقاد کرد.
این اظهارات ماندلا حتی در میان برخی از طرفداران وی نیز، اعتراضاتی را به همراه داشت. بعدها در همان سال، او به حمایت از ۴۶۶۶۴ بنیاد خیریه ایدز که نام آن از روی شماره زندان وی انتخاب شده بود، پرداخت.
ماندلا همچنین از نهضت بینالمللی مبارزه با فقر که گروه ONE نیز بخشی از آن است اعلام حمایت کردهاست.
در ۲۳ ژوئیه ۲۰۰۴، شهر ژوهانسبورگ با اعطای نشان آزادی شهر در جشنی بالاترین نشان افتخار خود را به ماندلا اعطا کرد.
مرگ
وی روز پنجشنبه ۵ دسامبر ۲۰۱۳ (۱۴ آذر ۱۳۹۲) در شهر ژوهانسبورگ در آفریقای جنوبی در سن ۹۵ سالگی درگذشت. جیکوب زوما، رئیسجمهور آفریقای جنوبی در بیانیهای تلویزیونی این خبر را اعلام کرد و گفت که آقای ماندلا اکنون «ما را ترک کردهاست.» زوما گفت که ماندلا در ساعت هشت و ۲۰ دقیقه به وقت محلی درحالی که اعضای خانوادهاش در کنارش بودند در آرامش درگذشت.
خاکسپاری
پیکر وی ده روز پس از مرگ در جمع خانواده و هزاران تن از دوستدارانش در روستای زادگاهش قونو و در گورستانی خانوادگی به خاک سپرده شد. در آیین خاکسپاری او حدود ۴۵۰ نفر از اعضای خانوادهاش حضور داشتند که او را طبق آداب سنتی قبیلهای که در آن زاده شده، به دور از لنز دوربینها به خاک سپردند.
حدود ۴۵۰۰ نفر از سیاستمداران بینالمللی و هیئتهای نمایندگی نهادهای اجتماعی مختلف به مراسم خاکسپاری نلسون ماندلا دعوت شده بودند.
میراث
پس از گشودن وصیتنامه ماندلا مشخص شد، وی در سال ۲۰۰۴ وصیتنامهٔ خود را نوشته و چهار سال بعد اصلاح کرده بود. ماندلا در کنار وصیتنامه، برای هریک از بازماندگان خود یک متن توضیحی کنار گذاشتهاست. به موجب این وصیتنامه از ماندلا سه میلیون یورو دارایی باقیمانده که نیمی از آن صرف امور خیریه میشود.
روز بینالمللی نلسون ماندلا
روز بینالمللی نلسون ماندلا یا روز ماندلا، آیینی است که هر ساله در ۱۸ ژوئیه به افتخار ماندلا جشن گرفته میشود این روز در نوامبر ۲۰۰۹ رسماً توسط سازمان ملل متحد نامگذاری شد ۱۸ ژوئیه زادروز ماندلا است.
آثار
ماندلا کتابها و مقالات متعددی منتشر کردهاست. خاطرات وی با نام راه دشوار آزادی با ترجمه مهوش غلامی به فارسی منتشر شدهاست. آخرین کتاب در مورد وی با نام انگلیسی Conversation with Myself – “خودگوییهای من”- که در سال ۲۰۱۱ از سوی بنیاد ماندلا مشتمل بر ناگفتههای زندگی وی انتشار یافته در سال ۱۳۹۰ در زبان فارسی با عنوان پندارها و گفتارها با ترجمه علیاکبر عبدالرشیدی انتشار یافتهاست.
جوایز و افتخارات
- عفو بینالملل سفیر جایزه وجدان (۲۰۰۶)
- جایزه صلح نوبل (۱۹۹۳)
- عضو افتخاری حکم افتخاری کانادا
- حکم افتخاری سنت جورج
- مدال آزادی ریاستجمهوری
- جایزه صلح لنین (۱۹۹۰)
- بهارات رانتا (۱۹۹۰)
- حکم لیاقت (۱۹۹۵)
- آزادی شهر از ژوهانسبورگ (۲۰۰۴)
مسائل جانبی
« ماندلا در سفر باشگاه منچستر یونایتد به آفریقای جنوبی در تابستان ۲۰۰۶ عضو افتخاری این باشگاه شد.
- به گفته تایم ۱۰۰، ماندلا یکی از چهار نفری است که در طول تاریخ در شکلگیری قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم نقش داشتهاست. سه تن دیگر عبارتاند از بیل گیتس، پاپ ژان پل دوم، و اوپرا وینفری.
- وی در سال ۱۹۹۲ جایزه منسوب به آتاتورک که از سوی ترکیه به وی اهدا شده بود را نپذیرفت.
فیلم سینمایی سال ۲۰۱۳
این فیلم ۱۴۶ دقیقهای با عنوان ماندلا، راه طولانی تا آزادی با شرکت ادریس البا بازیگر بریتانیایی بر اساس زندگینامهای با همین عنوان از ماندلا تهیه شد. فیلم رکورد فروش فیلمهایی که در روزهای تعطیلات اکران نمیشوند را شکست و از همان روزهای نخست به پرفروشترین فیلم در بازار سینمایی آفریقای جنوبی بدل شد.
شکست ناپذیر
شعر «شکست ناپذیر که شاعر فقیر و مسلول انگلیسی «ویلیام ارنست هنلی در مواجهه با سختیهای روزگار و بیماری سل سرود، همدم و همنشین نلسون ماندلا در ایام زندان بود که گاهوبیگاه زمزمه میکرد.
عنوان فیلم شکست ناپذیر به کارگردانی «کلینت ایستوود و با بازی «مت دیمون» Matt Damon و «مورگان فریمن از این شعر گرفته شدهاست.
-
۱۰ مهر ۹۸ ، ۲۳:۵۳ بزرگان ایران امروز ۰ نظر
مسابقات جهانی اختراعات آمریکا ۱۹ ژوئن ۲۰۱۳ باحضور ۲۱ کشورجهان و بیش از ۲هزار مخترع درآمریکا برگزار شد وسجاد یعقوبی دانشجوی رشته مهندسی پزشکی موفق شد با طراحی و ارائه دستگاه ردیابی توموردرمغز به روش جدید “باماتریکس” در میان مخترعان بخش پزشکی این مسابقات مقام نخست را کسب کند.
پیشتر سجاد یعقوبی دارنده چندین ثبت اختراع ملی و بین المللی و نفر اول مسابقات اختراعات جهان و نفر دوم مسابقات رباتیک جهانی موفق به کسب جایزه بهترین اختراع در زمینه مهندسی پزشکی در کشور ترکیه شده بود.
روزنامه زمان که یکی از معروفترین روزنامه های کشور ترکیه می باشد که در معرفی این چهرۀ ایرانی از او به عنوان برترین مخترع زیر بیست سال در سال ۲۰۱۲ میلادی نام برده بود.
وی دارنده چندین مقام جهانی در المپیادهای علمی و دارنده ودیپلم افتخار از سوی وزارت علوم چندین کشور جهان و نفر اول مسابقات اختراعات ایران در دو سال پیاپی در زمینه پزشکی می باشد.
آشنایی مختصر با برترین مخترع سال 2012 جهان:
21 سال قبل در خانوادهای تحصیلکرده و در مرزیترین شهر استان آذربایجانغربی " ماکو " پسری متولد شد که امروز یکی از افتخارات ارزشمند کشورمان محسوب میشود.
سجاد یعقوبی سومین فرزند یک خانواده 7 نفره است که از نوجوانی به واسطه نبوغ و خلاقیت و هوش کمنظیرش قدم در عرصه اختراع و نوآوری گذاشت و حالا در آستانه 21 سالگی با ثبت جهانی آخرین اختراعش افتخاری بزرگ برای کشور به ارمغان آورده است.
وی تاکنون 19 اختراع را به نام خود ثبت کرده در مسابقات و المپیادهای جهانی گوناگونی شرکت کرده و هر بار نیز با مدالی افتخارآفرین به کشور بازگشته است.
این مخترع جوان در مورد علاقه خود به علم گفت: از کودکی علاقه بسیاری به درس و تحصیل داشتم و از همان ابتدا نیز در کنار درس و مدرسه، زبان انگلیسی را فراگرفتم و اکنون به طور کامل به این زبان مسلط هستم.
وی افزود: همچنین به علت کمک پدرم و حمایتهای وی و تشویقهای مادرم در دورههای علمی، آموزشی زیادی شرکت کرده و مدارکی معتبر گرفتم.سجاد ادامه داد: تاکنون در 17 المپیاد جهانی شرکت کرده ام که از جمله مسابقات جهانی مخترعان امریکا بود که موفق به دریافت مدال طلا شدم و در مسابقات جهانی اختراعات ژنو سوئیس در بخش پزشکی مدال طلا گرفتم و در المپیاد جهانی اختراعات 2010 آلمان نیز مقام نخست را کسب کردم.
حضور در چهاردهمین دوره نمایشگاه بین المللی ابداعات و اختراعات 2011 ارشمیدس روسیه و کسب مدال نقره:
وی هچنین به حضور خود در چهاردهمین دوره نمایشگاه بین المللی ابداعات و اختراعات 2011 ارشمیدس روسیه اشاره کرد و افزود: نمایشگاه بین المللی ارشمیدس روسیه هرساله با حضور جمعی از مخترعین، محققین و صاحبان صنعت از سراسر جهان برگزار می شود و این گردهمایی از حمایت وزارت علوم و اموزش روسیه، اداره ثبت مالکیت های معنوی روسیه، وزارت دفاع و شهرداری مسکو برخوردار است.
یعقوبی افزود: کشورهای حضور یافته در این دوره از نمایشگاه بین المللی ارشمیدس عبارت بودند از: سوئد، فرانسه، ایران، کرواسی، لهستان، رومانی، اوکراین، آمریکا، تایوان، مالزی، مولداوی، صربستان و ... که به لطف خدا توانستم در این مسابقات در زمینه الکترونیک و مکانیک ( روبات امدادگر ) به مدال نقره دست یابم.
مسابقات جهانی اختراعات 2012 ژنو سوئیس و کسب مدال طلا:
سجادیعقوبی که در سال 2012 لقب جوان ترین مخترع جهان را از سازمان جهانی یونیسف دریافت کرده بود در مورد مسابقات جهانی اختراعات ژنو سوئیس گفت: این مسابقات با همکاری کشور سوئیس و شهرداری ژنو و با حمایت سازمان مالکیت فکری ملل متحد ، فدراسیون جهانی مخترعین ، سازمانهای علمی و تحقیقاتی بیش از 40 کشور جهان برگزار می گردد و با بررسی اختراعات مخترعان توسط هیئت دوران بین المللی که بیش از70 نفر با تخصصهای ویژه هستند، اعطای مدال و جوایز بخش مسابقات به مخترعان انجام می گیرد.
وی افزود: با شرکت در این مسابقات که در ماه آوریل سالجاری در شهر ژنو کشور سوئیس برگزار شد توانستم به فضل الهی مدال طلای بخش اختراعات پزشکی را آن خود کنم و افتخاری دیگر برای خود و کشور عزیزم کسب کنم.
دیدار سرکنسول ایران در استانبول با سجاد یعقوبی
وی همچنین درباره دیگر اختراعاتش گفت: تاکنون 19 اختراع را به نام خود ثبت کردهام، ازجمله آنها کمربند رفع خستگی و کاهش استرس، دستگاه تقویت کننده و رفع خستگی چشم، روبات سمپاش نوین، هدبند ضد سردرد که در مسابقات جهانی کرهجنوبی مدال طلا را برایم به ارمغان آورد. همچنین ساخت روبات امدادگر که در مسابقات جهانی ربوکاپ مدال نقره گرفت. چند اختراع دیگر هم دارم که با هر کدام توانستم مقامهای ارزشمندی برای خود و کشور به ارمغان بیاورم.
کسب مدال طلا و دیپلم افتخار بهترین جایزه اختراع پزشکی در مسابقات بلژیکدر زمینه Portable bio anti headache head belt
سجاد که هم اکنون دانشجوی سال دوم پزشکی در یکی از معتبرترین دانشگاههای استانبول ترکیه است، گفت: حدود 2 سال قبل موفق شدم از دانشگاه «هانوفر» آلمان پذیرش بگیرم. به همین علت یک سال در کالجی واقع در استانبول زبان آلمانی خواندم، اما در همین موقع دریافتم قرار است به زودی در استانبول یک بیمارستان روباتیک ساخته شود که از سراسر دنیا به دنبال چهار نفر میگردند تا به آنها آموزش دهند و درباره این طرح کار کنند، بنابراین بلافاصله اقدام کردم اما آنها گفتند ما دانشجوی کارشناسی ارشد را میپذیریم.
با این حال وقتی متوجه شدند چه مقامهایی در دنیا کسب کردهام و چه مدارک علمی معتبری دارم قرار شد شرایط پذیرش مرا در یک کمیسیون 5 نفره بررسی کنند. سرانجام نیز پاسخ آنها مثبت بود و من بهعنوان یکی از اعضای این گروه 4 نفره پذیرفته شدم، در حال حاضر نیز با حمایت آنها سرگرم تحصیل و آموزش هستم و بهعنوان کمک جراح نیز فعالیت میکنم.
وی درباره ثبت جهانی اختراعش نیز اظهار کرد: وقتی با رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه استانبول از نزدیک آشنا شدم وی پذیرفت که مرا بهعنوان دستیار در عملهای جراحیاش شرکت دهد. حضور در اتاق عمل و مشاهده مشکل بزرگی که جراحان مغز و اعصاب هنگام عکسبرداری از تومورهای مغزی داشتند نخستین جرقه برای آخرین اختراعم را در ذهنم ایجاد کرد، چرا که متوجه شدم پزشکان نمیتوانند مکان دقیق تومور را در مغز مشخص کنند. بنابراین به فکر افتادم دستگاهی اختراع کنم که محل دقیق تومور را ردیابی کند.
بدینترتیب پس از یک سال کار و با کمک پروفسور «کیلیج» که از مشهورترین جراحان مغز و اعصاب ترکیه است این دستگاه را اختراع کردم سپس با حمایت دانشگاه محل تحصیلم در استانبول که هزینه 15 هزاردلاری ثبت جهانی این اختراع را تقبل کردند موفق شدم اختراعم را بهنام کشور ایران در جهان ثبت کنم.
کم لطفی مسئولان و دلخوری سجاد:
سجاد که از بیتوجهی و کملطفی برخی مسئولان داخلی در مورد اختراعاتش گلایه داشت گفت: آخرین اختراعم در ایران یک دستگاه برای رفع خستگی چشم بود که در دنیا نظیر نداشت. هزینه تولید این دستگاه 2 هزار تومان بود و من میخواستم حدود 10 هزار عدد از آن در کشور تولید کنم اما به هر سازمان، وزارتخانه، نهاد و ارگانی مراجعه کردم تا وام بگیرم هیچکدام کمکم نکردند و با بیمهری آنها روبهرو شدم. اما اکنون همین دستگاه را به کشور ترکیه آوردم که با استقبال زیاد در حال تولید است.
سجاد در پایان گفت: با آنکه هماکنون در کشوری دیگر در حال تحصیلم و با حمایت مالی آنها اختراعم به ثبت جهانی رسید، اما همیشه خودم را یک ایرانی دانسته و میدانم و همه اختراعاتم را بهنام کشورم ایران ثبت میکنم. -
۱۰ مهر ۹۸ ، ۲۳:۴۳ بزرگان امروزجهان ۰ نظر
زندگینامه بیل گیتس و داستان موفقیت بیل گیتس
بیل گیتس کیست؟ ویلیام هنری بیل گیتس سوم معروف به بیل گیتس (به انگلیسی: Bill Gates) در حوزۀ ارتباطات و فناوری اطلاعات، نامی شناخته شده است.
شاید به جرئت بتوان بیل گیتس را پدر موفقیت های بزرگ افراد موفق جهان نامید. او راز موفقیت را در پشتکارو تلاش و هدفگذاری می داند.
بیل گیتس فقط یک کامپیوتر (Computer) نساخت.
بیل کیتس فقط برنامه ویندوز (Windows) را به جهانیان معرفی نکرد.
بیل گیتس فقط برنامه آفیس (Office program) را تولید نکرد.
بیل گیتس فقط شرکت مایکروسافت (Microsoft) را بنیانگذاری نکرد.بیل گیتس کاری بسیار بزرگتر کرد. تغییراتی که بیل گیتس به واسطه محصولات مایکروسافت و استفاده از کامپیوتر در زندگی افراد جهان ایجاد کرد، ابزاری برای موفقیت بسیار بزرگ دیگر افراد موفق جهان شد. وی تنها شخصی بود که رقابت را وارد عرصۀ نرمافزار کرد. بیل گیتس یکی از موفقترین کارآفرینان قرن بیستم و یکی از ثروتمندترین افراد جهان است. در این مقاله به داستان موفقیت بیل گیتس و شکستهایی که او در طول زندگیاش تجربه کرد، میپردازیم. او از تکنولوژی موجود استفاده کرده و با استفاده از استراتژیهای بازاریابی خود توانست بازار را تحت سلطه اش درآورد.
درباره بنیانگذار میلیاردر مایکروسافت چه می دانید؟
اوایل زندگی بیل گیتس
بیل گیتس 28 اکتبر 1955 در سیاتل متولد شد. گیتس در خانوادهای به دنیا آمد که در تجارت و سیاست و خدمات اجتماعی سرشناس بودند. پدر وی ویلیام هنری گیتس دوم وکیل دادگستری و یکی از سرشناسان شهر سیاتل، واشینگتن بود و مادر او آموزگار مدرسه و یکی از اعضای هیئت مدیره یونایتد اینترنشنال بود که در امور خیریه نیز فعالیت داشت. بر خلاف سایرین، او به برنامهنویسی با زبان BASIC علاقۀ زیادی داشت. گیتس در مدرسۀ لیکساید در سیاتل تحصیل کرد و چنان شیفتۀ برنامهنویسی کامپیوتر بود که برخی برنامهها را خراب میکرد تا زمان بیشتری را با کامپیوتر بگذراند. بارها استفاده از کامپیوتر را برای او قدغن کردند.
نوجوانی بیل گیتس چگونه سپری شد؟
گیتس در دوران نوجوانی برنامههای پیچیدهای مینوشت که شیفتگی و علاقۀ او به سوی موفقیت را نشان میداد. او به خاطر عشق و علاقۀ خود به برنامهنویسی کامپیوتر و همچنین به اصرار پدرش در سال 1973 وارد دانشگاه هاروارد شد، اما با این وجود تمایل چندانی به تحصیل در آنجا نداشت. تمام این مسائل در دسامبر 1974، هنگامی که آلن مقالهای در مورد میکروکامپیوتر به گیتس نشان داد، تغییر کرد. بیل گیتس و آلن از فرصت استفاده کردند و با تولیدکنندگان MITS تماس گرفتند و در مورد زبان BASIC برای آلتیر (اولین کامپیوتر شخصی) با آنها گفتگو نمودند. هنگامی که تولیدکنندگان MITS در پاسخ گفتند میخواهند نمونۀ کار را ببینند، بیل گیتس و آلن شبانه روزی کار کردند تا آن را آماده نمایند زیرا تا آن موقع برنامه را ننوشته بودند. آلن به آلبوکرک سفر کرد تا ببیند که آیا برنامه روی آلتیر کار میکند یا خیر. گیتس و آلن هر دو نسبت به این قضیه تردید داشتند. برنامه موفقیتآمیز بود. گیتس از هاروارد بیرون آمد. بعد از این موفقیت، گیتس و آلن مایکروسافت را راهاندازی کردند. در آن زمان IBM در اجرای سیستم عامل خویش مشکل داشت و درست سر بزنگاه، گیتس و آلن مایکروسافت را راهاندازی کردند.
داستان ازدواج بیل گیتس
بیل گیتس در ژانویه 1994 میلادی پس از هفت سال با ملیندا فرنچ از کارمندان مایکروسافت ازدواج کرد. ملیندا در مصاحبه خود با مجله فوربز forbes میگوید پسرهای باهوش بسیاری خواهان ازدواج با من بودند؛ اما هم من و هم بیل احترام خاصی برای هم قائل بودیم، البته آن روزها زنی هم که عاشق فناوری باشد، کمیاب بود!
فرزندان بیل گیتس
بیل گیتس و ملیندا دارای دو فرزند دختر و یک فرزند پسر با نامهای جنیفر کاترین گیتس (متولد 1996 میلادی)، روری جان گیتس (متولد 1999 میلادی) و فوب ادل گیتس (متولد 2002 میلادی) هستند.
قوانین سختگیرانه برای فرزندان بیل گیتس
جنیفرکاترین گیتس (به انگلیسی: Melinda French Gates)، روری جان گیتس و فیبی ادل گیتس؛ فرزندان بیل گیتس حق نداشتند تا 14 سالگی طعم داشتن موبایل را بچشند. بیل گیتس 61 ساله در مصاحبه های خود می گوید که فرزندانش حق نداشتند تا قبل از 14 سالگی موبایل داشته باشند، موسس میلیاردر مایکروسافت همچنین حق استفاده از موبایل درسر میز غذا را سلب کرده است. ثروتمندترین مرد جهان با 67 میلیارد دلار ثروت گفت فرزندان من برای تماشای تلویزیون در پایان شب نیز محدودیت داشتند تا زودتر به رختخواب بروند و این قوانین به نفع فرزندانم بوده است.
شاید شما هم شنیده باشد که پسر بیل گیتس خود کشی کرد. اما باید بدانید خبر خودکشی پسر بیل گیتس شایعه ای بیش نیست.
عکس فرزندان بیل گیتس با حضور بیل گیتس و ملیندا
چقدر با حرفه بیل گیتس آشنا هستید؟
اشتیاق بیل گیتس برای ساخت نرمافزار او را به مایکروسافت رساند که امروزه انواع سیستمهای عامل را برای کامپیوترها تولید میکند. همکاری او با تولیدکنندۀ IBM ادامه یافت و خیلی زود Apple نیز در سال 1980 تاسیس شد. توافقنامۀ مایکروسافت در اواخر دهۀ هشتاد باعث شد کمپانیها به درجات بالاتری برسد و به موفقترین کمپانی تکنولوژی در جهان تبدیل شود.
بیل گیتس در رابطه با حرفهاش گفته: «من یک شخص تنبل را انتخاب کردم تا کار دشوار را انجام دهد. زیرا شخص تنبل همیشه سادهترین راه را پیدا میکند.»
ناکامیهای بیل گیتس
همۀ ما میدانیم که تمام افراد موفق حداقل یک بار قربانی شکست شدهاند و کمپانی گیتس نیز از این قاعده مستثنا نبود. پروندههای ضد تراست در دهۀ 90 در سراسر اینترنت فراگیر شدند و موجب ناکامی اینترنت اکسپلورر و سایر برنامهها گشتند. علیرغم تمام دشواریها در دهۀ 90 و 2000، مایکروسافت همچنان جزو یکی از بزرگترین کمپانیها در جهان باقی ماند. او یکی از موفقترین کارآفرینان و ثروتمندترین تجار جهان است. حال بیل گیتس به عنوان رئیس مایکروسافت، مبالغ زیادی را در موسسۀ خیریۀ بیل و ملیندا گیتس سرمایهگذاری کرده است تا مسائلی مثل فقر و گرسنگی را حل کند.
بیل گیتس در رابطه با شکست این چنین میگوید: «من در برخی از امتحانات مردود شدم ولی دوستم همه را پاس کرد. حالا او یکی از مهندسین مایکروسافت است و من مالک مایکروسافت هستم.»
جوایز و دستاوردهای بیل گیتس
بیل گیتس در سال 2015 بعد از اینکه جایزۀ لسکر – خدمات عمومی بلوبرگ میلینیوم – را دریافت کرد، جایزۀ پادما بوشان را نیز به دست آورد. در سال 2010 نیز به خاطر کمکهایش به صنعت آی.تی جایزۀ بوفالوی نقرهای را دریافت نمود. گیتس جوایز متعددی را به خاطر مسائل مختلف به دست آورده است.
بیل گیتس گفته است: «اگر فقیر به دنیا بیایید تقصیر شما نیست، اما اگر فقیر بمیرید تقصیر شماست.»
درآمد بیل گیتس
بیل گیتس که در ابتدای دوره ریزپردازشگرها در سیاتل متولد شده بود، در 32 سالگی پس از گسترش و تکامل سیستمعامل "داس"(MS-DOS) و پس از آن ویندوز، به ثروتی میلیارد دلاری رسید که برای نخستین بار در تاریخ تنها و تنها از راه فروش سرویسها و نرمافزارهای تولید شده برای کامپیوترهای سراسر جهان بدست آمد. شاید محاسبه ثروت بیل گیتس به تومان نیز خالی از لطف نباشد و شما را به وجد آورد. به نقل از فوربز تا تاریخ 14/12/2018 دارایی و درآمد بیل گیتس 94.7 میلیارد دلار اعلام شده است
خانه رویایی بنیانگذار مایکروسافت
XANADU 2.0 ویلای بیل گیتس است که تکمیل آن 63 میلیون دلار برای بیل گیتس آب خورد. او این ملک را در سال 1988 به قیمت 2 میلیون دلار خریداری کرد و آن را به یک خانه ی رویایی کنار دریاچه مبدل کرد و برای رسیدن به هدفش چندین میلیون دلار هزینه کرد . 7 سال طول کشید تا این خانه شگفت انگیز کامل شود و اکنون به عنوان یکی از بزرگترین و بهترین املاک جهان شناخته می شود. این خانه با مساحت 20.116 متر مربع بخشی از تپه های مدینا در واشنگتن است.
سرنوشت ثروت بیل گیتس چه می شود؟
بیل گیتس 95 درصد از ثروت 79 میلیارد دلاری خود را به امور خیریه و فعالیتهای بشردوستانه اختصاص داده است و وصیت کرده که فرزندانش نفری 10 میلیون دلار از این ثروت هنگفت به ارث ببرند و زندگی خود را بسازند، بیل گیتس معتقد است که ثروت میلیاردی برای آینده فرزندانش مناسب نخواهد بود.
بیل گیتس در هر ثانیه 250 دلار درآمد کسب می کند یا جالبتر است اگر بدانید درآمد وی در هر دقیقه 15 هزار دلار و روزانه 20 میلیون دلار است. اگر بیل گیتس یک کشور مستقل بود، میتوانست عنوان سیوهفتمین کشور ثروتمند جهان را از آن خود کند. با این وجود، وی بخش بزرگی از این درآمد خارق العاده را صرف امور خیریه و بهبود وضعیت محرومان و داشتن زندگی شرافتمندانه در سراسر جهان می کند.
-
۰۹ مهر ۹۸ ، ۲۳:۵۸ نکته ها و قصه ها ۰ نظر
داستان درباره کوهنوردی ست که می خواست بلندترین قله را فتح کند. بالاخره بعد از سالها آماده سازی خود، ماجراجو یی اش را آغاز کرد. اما از آنجایی که آوازه فتح قله را فقط برای خود می خواست تصمیم گرفت به تنهایی از قله بالا برود.
او شروع به بالا رفتن از قله کرد، اما دیر وقت بود و به جای چادر زدن همچنان به بالا رفتن ادامه داد، تا اینکه هوا تاریک تاریک شد.
سیاهی شب بر کوهها سایه افکنده بود و کوهنورد قادر به دیدن چیزی نبود. همه جا تاریک بود .ماه و ستاره ها پشت ابر گم شده بودند و او هیچ چیز نمی دید.
در حال بالا رفتن بود، فقط چند قدمی با قله فاصله داشت که پایش لغزید و با شتاب تندی به پایین پرتاب شد. در حال سقوط فقط نقطه های سیاهی می دید و به طرز وحشتناکی حس می کرد جاذبه زمین او را در خود فرو می برد.
همچنان در حال سقوط بود ... و در آن لحظات پر از وحشت تمامی وقایع خوب و بد زندگی به ذهن او هجوم می آورند.
ناگهان درست در لحظه ای که مرگ خود را نزدیک می دید حس کرد طنابی که به دور کمرش بسته شده، او را به شدت می کشد. میان آسمان و زمین معلق بود ... فقط طناب بود که او را نگه داشته بود و در آن سکوت هیچ راه دیگری نداشت جز اینکه فریاد بزند : خدایا کمکم کن ...
ناگهان صدایی از دل آسمان پاسخ داد از من چه می خواهی؟
ـ خدایا نجاتم بده.
آیا یقین داری که می توانم تو را نجات دهم ؟
ـ بله باور دارم که می توانی.
پس طنابی را به کمرت بسته شده قطع کن ...
لحظه ای در سکوت سپری شد و کوهنورد تصمیم گرفت با تمام توان اش طناب را بچسبد.
فردای آن روز گروه نجات گزارش دادند که جسد یخ زده کوهنوردی پیدا شده ... در حالی که از طنابی آویزان بوده و دستهایش طناب را محکم چسبیده بودند، فقط چند قدم بالاتر از سطح زمین ...
و شما چطور ؟ چقدر طنابتان را محکم چسبیده اید ؟ آیا میتوانید رهایش کنید ؟
-
۰۹ مهر ۹۸ ، ۲۳:۵۵ نکته ها و قصه ها ۰ نظر
پیرمردی پسر جوانی داشت که بسیار گناه می کرد. برای آنکه او را متوجه گناهان خود کند، روزی به او گفت: به ازای هر گناهی که انجام می دهد میخی بر تخته ای بکوب.
روزها گذشت و پسر فرمان پدر را اجابت می کرد تا اینکه روزی رسید که جایی برای کوبیدن میخ بر روی تخته وجود نداشت. پسر به خود آمد و پریشان به سوی پدر رفت. پدر به او گفت: اینبار به ازای هر کار نیکی که می کنی یک میخ از آن تخته جدا کن.
پس از گذشت ماهها یک روز پسر خوشحال به سمت پدر رفت در حالی که آن تخته چوب خالی از میخ شده بود. پدر تخته را به پسر نشان داد و گفت: روح آدمی مثل این تخته چوب می باشد تو همه میخها را در آوردی ولی اثر آنها بر روی تخته چوب باقیست. گناهان هم همان کاری را با روح می کنند که این میخ ها با تخته کردن.
درباره من
طبقه بندی موضوعی
- بزرگان ایران امروز (۱۲)
- بزرگان امروزجهان (۵)
- بزرگان ایران دیروز (۴)
- شرکتهای بزرگ دنیا (۴)
- نکته ها و قصه ها (۳۸)
- پیروزی و امید (۳)
- شرکتهای بزرگ ایران (۷)
- داستان عارفان دیروز و امروز (۳)
- موزه های خاص ایران (۶)
- خیرین بزرگ ایرانی (۱)
آخرين عناوين
آرشيو
- آبان ۱۳۹۸ (۲)
- مهر ۱۳۹۸ (۶۲)
- شهریور ۱۳۹۸ (۲۲)