۴ مطلب با موضوع «شرکتهای بزرگ دنیا» ثبت شده است
-
۰۶ آبان ۹۸ ، ۰۵:۴۹ شرکتهای بزرگ دنیا ۰ نظر
فیسبوک (Facebook) یک سرویس شبکه اجتماعی برخط است که در ۴ فوریه سال ۲۰۰۴ میلادی توسط مارک زاکربرگ و دوستانش ادواردو سورین، اندرو مککالم، داستین موسکوویتز و کریس هیوز در دانشگاه هاروارد به وجود آمد. در ابتدا نامنویسی در این وبگاه به دانشجویان دانشگاه هاروارد محدود بود. اما با گذشت زمان درِ آن برای دانشگاههای شهر بوستون، آیوی لیگ و دانشگاه استنفورد نیز گشودهشد. پس از افزودهشدن دانشگاههای مختلف و دبیرستانها به لیست مجاز عضویت در فیسبوک، عضویت در آن به تدریج در دسترس تمامی افراد بالای ۱۳ سال در سراسر دنیا قرار گرفت.
کاربران برای بهرهگیری کامل از فیسبوک باید در آن نامنویسی کنند. پس از نامنویسی، امکان ایجاد نمایه شخصی، افزودن دیگر کاربران به فهرست دوستان، فرستادن و دریافت پیام و دریافت آگاهسازی از تغییرات دوستان خود فراهم میشود. علاوه بر این موارد، پیوستن به گروههای مورد علاقه، یافتن همکاران، همکلاسیها، پسندیدن پستها، بیان دیدگاه و دستهبندی دوستان از امکانات دیگر این سیستم است. در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۲ میلادی تعداد اعضای این وبگاه از مرز ۱ میلیارد نفر گذشت. که به گفته خود فیسبوک ۸/۷٪ آنها کاربران جعلی هستند. وبگاه فیسبوک سالیانه ۱۸۰ پتابایت (معادل نیم پتابایت در روز) اطلاعات در سرورهای خود ذخیره میکند. این وبگاه به ۱۴۰ زبان دنیا قابل دسترس بوده و ۷۰ درصد از کاربران آن در خارج از ایالات متحده هستند.
فیسبوک در حال حاضر بزرگترین شبکه اجتماعی دنیا با ۲ میلیارد کاربر فعال است.
گونه شرکت سهامی عام
نماد شرکت نزدک: FB
بنانهاده ۴ فوریه، ۲۰۰۴
(۱۳ سال پیش)
دفاتر مرکزی منلو پارک، کالیفرنیا، ایالات متحده آمریکا
منطقهٔ در خدمت ایالات متحده آمریکا (۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵)
سراسر جهان (۲۰۰۵ تا کنون)
بنیانگذار(ها)
مارک زاکربرگ
ادواردو سورین
اندرو مککالم
داستین موسکوویتز
کریس هیوز
افراد کلیدی مارک زاکربرگ
(رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل اجرایی)
شریل سندبرگ
(مدیر عملیات)
صنعت اینترنت
درآمد ۲۷٫۶۳۸ میلیارد دلار آمریکا (۲۰۱۶)
درآمد عملیاتی ۱۲٫۴۲۷ میلیارد دلار آمریکا (۲۰۱۶)
سود خالص ۱۰٫۲۱۷ میلیارد دلار آمریکا (۲۰۱۶)
مجموع دارایی ۶۴٫۹۶۱ میلیارد دلار آمریکا (۲۰۱۶)
مجموع سهام ۵۹٫۱۹۴ میلیارد دلار آمریکا (۲۰۱۶)
کارکنان ۱۸٬۷۷۰ (۳۱ مارس ۲۰۱۷)
شرکتهای تابعه اینستاگرم
واتساپ
Oculus VR
پیامرسان فیسبوک
وبگاه www.facebook.com
تور: facebookcorewwwi.onion
نوشتهشده به سی++، پیاچپی (به عنوان اچاچویام) و دی
رتبه الکسا بیتغییر ۳ (آوریل ۲۰۱۷)
گونهٔ وبگاه خدمات شبکههای اجتماعی
کاربران 2 میلیارد کاربر فعال (ژوئن ۲۰۱۷)
در دسترس به چندزبانه (۱۴۰ زبان)
پیدایش
مارک زاکربرگ، دانشجوی رشته علوم کامپیوتر دانشگاه هاروارد از قبل نیز تجربههایی در راهاندازی شبکه اجتماعی داشت. او وبگاههایی مانند CourseMatch برای پیگیری وضعیت مدرک تحصیلی و Facemash را برای ردهبندی میزان جذابیت افراد را طراحی کردهبود. در ماه فوریه سال ۲۰۰۴ میلادی و در سن ۲۰ سالگی بههمراه دوستان خود وبگاه The Facebook را راهاندازی کرد. در ۲۴ ساعت اولیه راهاندازی این وبگاه ۱٫۲۰۰ نفر از دانشجویان دانشگاه هاروارد و پس از یک ماه، بیش از نیمی از دانشجویان کارشناسی این دانشگاه در آن نمایه داشتند.
۲۰۰۴
در میانه سال ۲۰۰۴، شان پارکر، بنیانگذار نپستر که پیش از آن مشاور زاکربرگ بود، بهعنوان رئیس فیسبوک برگزیدهشد. در ماه ژوئن همان سال دفتر شرکت به پالو آلتو، کالیفرنیا منتقل شد. فیسبوک نخستین سرمایهگذاری خود را از پیتر تیل، یکی از بنیانگذاران پیپل دریافت کرد.
۲۰۰۵
در ماه اوت سال ۲۰۰۵ آدرس وبگاه به facebook.com تغییر کرد. این دامنه اینترنتی به قیمت ۲۰۰٫۰۰۰ دلار خریداری شد. در ماه می سال ۲۰۰۵، شرکت اکسل پارتنرز ۱۲/۷ میلیون دلار و جیم بریر ۱ میلیون دلار در این وبگاه سرمایهگذاری کردند.
۲۰۰۶
عضویت در فیسبوک که در ابتدا محدود به دانشگاهها و دبیرستانهای آمریکا و اروپا بود، بهتدریج از ماه سپتامبر سال ۲۰۰۶ برای همه میسر شد. در سال ۲۰۰۶ شرکتهایی مانند یاهو! و گوگل پیشنهادهایی برای خرید این وبگاه دادند که توسط مارک زاکربرگ رد شدند. با این حال شرکت مایکروسافت توانست ۱/۶٪ از سهام این وبگاه بههمراه حق ویژه تبلیغ در آن را به قیمت ۲۵۰٫۰۰۰ دلار بخرد.
۲۰۰۹
در ماه ژانویه سال ۲۰۰۹ میلادی فیسبوک عنوان پراستفادهترین سرویس شبکه اجتماعی را از آن خود کرد و مجله انترتینمنت ویکلی نیز آن را در صدر لیست بهترینهای دهه قرار داد.
۲۰۱۲
در ماه می سال ۲۰۱۲ میلادی این شبکه اجتماعی سهام خود را برای فروش در بازار نزدک قرار داد و به یک شرکت سهامی عام تبدیل شد. فیسبوک در ۸ ماه می سال ۲۰۱۲ میلادی شروع به فروش سهام خود در نزدک کرد و به یک شرکت عمومی تبدیل شد. این وبگاه با درآمد ۵/۱ میلیارد دلاری در سال ۲۰۱۲ وارد لیست فرچون ۵۰۰ شد و در سال ۲۰۱۳ در رده ۴۲۶ام قرار گرفت.
۲۰۱۴
در ژانویه ۲۰۱۴ نرمافزار کاربردی خوراکخوان فیسبوک با نام Paper برای گوشیهای تلفن همراه عرضه شد. با این نرمافزار کاربردی میتوان مطالب و خبرهای مورد علاقه در زمینههای مختلف از جمله ورزش، عکاسی و طراحی را خواند.
فیسبوک در فوریه ۲۰۱۴ شرکت پیامکرسانی واتساپ را به قیمت ۱۹ میلیارد دلار خریداری کرد. این بزرگترین سرمایهگذاری فیسبوک تا همین تاریخ محسوب میشود. برای خرید این شرکت ۴ میلیارد دلار نقد، ۱۲ میلیارد دلار از حق مالکیت خود و ۳ میلیارد دلار سهام هم بعداً به مالکان و حدود پنجاه کارمند واتسآپ تعلق خواهد گرفت. مارک زاکربرگ در بیانیهای واتساپ را سرویسی «فوقالعاده با ارزش» توصیف کرد و گفت فکر خرید واتساپ یازده روز پیش از خرید سهام ذهنش گذشته است. او پیشبینی کرد کاربران واتساپ از یک میلیارد نفر خواهد گذشت. پیش از این بزرگترین خرید فیسبوک خرید اینستاگرام به قیمت یک میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ بود.
۲۰۱۵
در فوریه ۲۰۱۵ (بهمن ۱۳۹۳) فیسبوک امکان جدیدی را ایجاد کرد که به کاربر اجازه میدهد فردی را به عنوان وارث حساب کاربری (legacy contact) خود برگزیند. این قابلیت ابتدا در ایالات متحده در دسترس بوده و سپس در سایر کشورها نیز در دسترس کاربران قرار خواهد گرفت. فیسبوک پیش از این به منظور حفظ حریم شخصی و امنیت خانواده و دوستان، نمایه شخصی افراد فوت شده را مسدود میکرد. افرادی که به عنوان وارث انتخاب میشوند دسترسی محدودی به حساب کاربری افراد فوت شده دارند. آنها میتوانند پست ارسال کنند، عکس نمایه را تغییر دهند، به درخواستهای دوستی پاسخ دهند و بایگانی از عکسها و پستهای کاربر را دانلود کنند. اما این به این معنی است که آنها نمیتوانند محتوای پیامهای خصوصی کاربر را دانلود کنند و پستهای نوشته شده توسط خود کاربر یا دوستان فیسبوکی او را ویرایش کنند و یک عکس یا کل حساب کاربری را پاک کنند.
سایت فیسبوک در ابتدای ژوئیه ۲۰۱۵ اعلام کرد که دپارتمان هوش مصنوعی این شرکت، الگوریتم جدیدی را در خصوص تشخیص چهره آزمایش میکند که از طریق سیستمهای پردازش تصویر (Image Processing) و هوش مصنوعی (AI) بدون اینکه تصویر صورت فرد در عکس مشخص باشد امکان تشخیص او را از روی ویژگیهای کلیدی دارد. این امکان هم اکنون بر روی بیش از ۴۰۰۰۰ تصویر آزمایش شده و نتیجه آن بیش از ۸۳ درصد تشخیص صحیح بوده است. همچنین این سایت اعلام کرد که پس از بررسی و اطمینان از صحت کارکرد این قابلیت به اپلیکیشنها افزوده خواهد شد.
انتقادها به فیسبوک
نتایج یک مطالعه در انگلستان نشان داده که در حدود یکپنجم تا یکسوم طلاقهای این کشور، به فیسبوک در دادخواست طلاق اشاره شده و موجب نارضایتی یکی از طرفین را فراهم آورده است.
جولین آسانژ مؤسس و مدیر وبگاه ویکیلیکس میگوید:
فیسبوک تنفر آمیزترین ابزار جاسوسی است که تاکنون ایجاد شدهاست. هر کس که نام و مشخصات دوستان خود را به شبکه اجتماعی فیسبوک اضافه میکند باید بداند که به شکل رایگان در خدمت دستگاههای اطلاعاتی آمریکاست و این گنجینه اطلاعاتی را برای آنها تکمیل میکند.
به گفته وی فیسبوک یک گنجینه اطلاعاتی بسیار بزرگ از نام و پیشینه افراد است که کاربران آن را به شکل داوطلبانه در اختیار این شبکه اجتماعی قرار میدهند ولی این ابزار توسط دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا مورد بهرهبرداری قرار میگیرد. دسترسی این دستگاههای اطلاعاتی به اطلاعات ذخیره شده در فیسبوک آن را به یک ابزار خطرناک بدل کردهاست.
گردآوری و ذخیرهسازی نانوشتهها
فیسبوک در مقالهای در دسامبر ۲۰۱۳ اعلام کرد، از این امکان برخوردار است که میتواند پیشنویس نوشتههای کاربر را که نهایتاً تصمیم به انتشار آنها نمیگیرد، همانطور که تایپ میشوند، ذخیره و نگهداری کند. مقاله مشخص میکند که فیسبوک بر اندیشههای اشخاص حتی بدون انتشار نظارت دارد.
هنگام نوشتن در فیسبوک، این شبکه اجتماعی کدهایی را به مرورگر وب ارسال میکند و این کدها به صورت اتوماتیک آنچه را که شما تایپ میکنید را تحلیل میکند و به فیسبوک گزارش میدهد. فیسبوک این اقدام را که کاربر چیزی مینویسد و از انتشار آن صرفنظر میکند خودسانسوری تلقی کرده است.
در ژانویه ۲۰۱۴ هزاران کاربر فیسبوک با تشکیل جنبش اجتماعی اعتراضآمیز و انتشار یک نامه سرگشاده برخط که ۲۷ هزار امضاکننده یافت، خواستار آن شدند تا فیسبوک از رهگیری اندیشههای منتشرنشدهشان دست بکشد. یک سخنگوی فیسبوک در پاسخ گفت: «فیسبوک محتوایی را که کاربران تصمیم گرفتهاند تا آن را منتشر نکنند گردآوری یا رهگیری نمیکند.»
ارائه اطلاعات کاربران به دولتها
فیسبوک در گزارشی که در ۲۷ اوت ۲۰۱۳ میلادی منتشر کرد اعلام نمود که اطلاعات کاربرانش را به درخواست دولتهای مختلف، در اختیار این دولتها میگذاشته است. در این گزارش آمده است که تنها در نیمه نخست سال ۲۰۱۳ میلادی دولتهای گوناگون خواستار دستیابی به اطلاعات بیش از ۳۸ هزار کاربر این شبکه اجتماعی شدهاند که در ۸۰٪ موارد درخواستها به نتیجه رسیدهاند. بیش از ۷۴ کشور جهان چنین درخواستهایی از فیسبوک داشتهاند. بیش از نیمی از درخواستها مربوط به دولت آمریکا بوده است (۲۰ تا ۲۱ هزار کاربر) که به ۷۹٪ از آنها ترتیب اثر داده شده است. میزان دقیق درخواستهای آمریکا به علت وجود قوانینی که مانع افشای آمار دقیق هستند ممکن نبوده. دولت بریتانیا نیز ۲۳۰۰ درخواست در این زمینه داشته است که به ۶۸٪ از آنها ترتیب اثر داده شده. مقامات ترکیه اطلاعات ۱۷۳ کاربر فیسبوک را از این وبگاه درخواست کردهاند که فیسبوک به ۴۵ مورد از آنها پاسخ داده است. به گفته فیسبوک این اطلاعات به «تهدید کودکان و شرایط اضطراری» مربوط بودهاند. وکیل فیسبوک در اینبار اظهار امیدواری کرده است که این گزارش در جهت دستیابی به «معیارهای مناسب برای درخواستهای دولتها دربارهٔ اطلاعات کاربران» مفید باشد.
پایشِ لینکهای درون پیامهای خصوصی
در روز ۳۰ دسامبر ۲۰۱۳ (۹ دی ۱۳۹۲) از فیسبوک شکایت شد که آن دسته از پیامهای خصوصی کاربران را که دربرگیرنده لینکی به وبگاههای دیگر است پایش میکند تا با اطلاع از محتوای وبگاه لینکدادهشده، از این دادهها برای هوشمند کردن آگهیهای خود بهره گیرد. بر اساس این شکایت، فیسبوک متهم به کنترل پیامهای خصوصی کاربران به منظور بهرهگیری از محتوای لینکهای درون آن برای تنظیم آگهیهای خود است.
نژادپرستانه، زن ستیز و ضد همجنسگرایانه
محققان میگویند محتوای «نژادپرستانه، زن ستیز و ضد همجنسگرایانه» شبکههای اجتماعی به سلامت روان افراد لطمه میزند زیرا اعتماد به سلامت جامعه از بین میبرد. زیرا در مکالمات آنلاین، افراد با پروای کمتری به رفتارهای غیر محترمانه و پرخاشگرانه روی میآورند. در شبکههای اجتماعی زمینه برای «انتشار مطالب زیان آور، توهین آمیز و جنجالی که در مرز آزادی بیان و بیان خصمانه قرار دارند» مهیاست. این رفتارهای خشن و خصمانه نسبت به زنان، اقلیتهای اجتماعی و سیاسی و افراد و گروههای آسیبپذیر شدیدتر است و آنها بیشتر در معرض بد رفتاری هستند.
کاربران
در ماه می۲۰۱۱ تعداد کاربران فیسبوک به بیش از ۷۰۰ میلیون کاربر رسید که حدود ۷۰ درصد آنها کاربران خارج از ایالات متحده بودند. بیشترین کاربران از کشور آمریکا و در رتبه دوم کشور اندونزی قرار داشتند.
در ۲۴ اوت ۲۰۱۵ (۲ شهریور ۱۳۹۴) برای نخستینبار یکمیلیارد نفر تنها در یک روز از فیسبوک استفاده و این وبگاه را تبدیل به پراستفادهترین محصول فناوری موجود روی زمین کردند. در این روز از هر هفت نفر روی کره زمین یک نفر در این شبکه اجتماعی حضور داشته و از آن استفاده کرد.
در ژوئن ۲۰۱۷ تعداد کاربران فعال فیسبوک از ۲ میلیارد نفر گذشت. -
۳۱ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۱۸ شرکتهای بزرگ دنیا ۰ نظر
شرکت توماس جی. لیپتون از نام مؤسس خود- یک ایرلندی مهاجر که در سال 1865 با کشتی به آمریکا رفت- بهره میبرد. داستان لیپتون در واقع حکایت فردی است که از فقر کامل به ثروت هنگفت رسید.
لیپتون 15 ساله که از کشور خود فرار کرده بود، با 8دلار در جیبش و بدون هیچ دوستی به نیویورک رسید. در آن زمان جنگهای داخلی به اتمام رسیده بود و سربازان به خانههایشان بازمیگشتند و خواهان کار بودند. لیپتون روزهای زیادی را در خیابانهای نیویورک به جستجوی کار پرداخت تا اینکه پیشنهادی برای کار در مزارع تنباکو ویرجینیا که در جنگ به یغما رفته بود، دریافت کرد.
برای 4-3 سال بعد، لیپتون تمام سواحل شرقی و سواحل می سی سی پی را برای پیدا کردن هر کاری طی نمود. از میان آنها می توان به کار در مزرعه برنج کارولینای جنوبی، رانندگی در حوالی نیواورلانز، کتاب فروشی حتی آتشنشان در چارلستون کارولینای جنوبی اشاره نمود. او بهطور دورهای به نیویورک نیز برای جستوجوی کار مراجعه مینمود ولی ناچار به بازگشت به جنوب، جایی که کارگر محدود بود، میشد. او سالهای زیادی را برای پیدا کردن یک شغل ثابت و سودمند گذراند. روی صورتش بریدگی ناشی از چاقو در نبرد خیابانی با یک اسپانیولی بهوجود آمد و زمانی که به دلیل نداشتن کرایه راه در میان مسافران مخفی شده بود دستگیر شد. بزرگترین موقعیت او زمانی بود که سرکارگر مزرعهای که در آن کار میکرد، وی را که دچار تصادف شده بود و پایش به شدت آسیب دیده بود، برای مراقبت بیشتر به خانهاش برد.
در نهایت او توانست در یکی از شعب نیویورک اند مش به عنوان منشی استخدام شود. لیپتون به مدت یک سال در آن شرکت کار کرد و سپس به اسکاتلند بازگشت تا در مغازه پدرش در گلاسگو مشغول به کار شود. اما به سرعت از نوع قدیمی کسب وکار در آنجا به ستوه آمد و در سال 1871 در سن 21 سالگی، مغازه کوچک خود را برای تجارت، راهاندازی نمود و چند سال بعد دومین مغازهاش را گشود. برای چندسال بعد لیپتون بدون احساس خستگی برای اینکه تجارتش را به یک امپراتوری کوچک تبدیل نماید بهکار پرداخت و فن نمایش، توانایی محاسبات مالی و عزم راسخ او در انجام این امر به او کمک کرد و در طول مدت 10سال لیپتون زنجیرهای از 20 خواربار فروشی را اداره میکرد. مغازههای لیپتون به دلیل خدمات و محلهای مناسب به شهرت دست یافتند.
در واقع لیپتون مرتبا از تدابیری استفاده مینمود که مشتریان را به مغازههای خود وفادار نماید. در سال 1881 لیپتون با استفاده از فن نمایش خود بزرگترین پنیر ساخته شده را وارد کشور نمود، به نمایش گذاشت و به فروش رساند. شیر مورد نیاز این پنیر از 8000 گاو تامین شده بود و 200 سازنده پنیر در ساخت آن مشارکت نموده بودند. لیپتون تصمیم گرفت که سکههای طلا درون پنیر قرار دهد و نیروی پلیس زیادی سراسر خیابانی که پنیر به فروش میرسید را پوشش داد.
در عرض دوساعت کل پنیر به فروش رسید و تصویر آن به عنوان نمادی در فروشگاههای لیپتون نصب شد.
در دهه 1880 تجارت غذای لیپتون به 200 مغازه گسترش یافت و لیپتون یک فرد مولتی میلیونر شد. سپس او نظارت روزانه خود بر شرکت را کاهش داد و به مسافرت پرداخت تا موارد جدید را برای اضافه کردن به مغازههایش بیابد.
چای در انگلستان در دهه1880 مورد توجه قرار گرفته بود و هر ساله مقدار زیادی از چای ارزان تولید شده در هند وارد این کشور میشد. تقاضا برای چای به میزان 40 میلیون پوند در دهه 1870 رسید و سپس در اواسط دهه 1880 دوبرابر شد. فروشندگان چای اصرار زیادی داشتند که لیپتون چای آنها را در مغازههایش به فروش برساند، اما لیپتون این کار را رد کرد و در نهایت تصمیم گرفت به خارج از کشور مسافرت نماید و تولیدکننده چای مخصوص به خود را بیابد. او در سال 1890 به هند رفت و از مزارع چای دیدن کرد و بخش جدیدی را به زندگی حرفهای خود افزود.
چای به قیمت 50 سنت بابت هرپوند فروخته میشد که برای خانواده کارگران رقمی بالا بود. لیپتون متوجه شد که خودش می تواند چای را کشت و زرع نماید و به قیمت 30 سنت بفروشد. او روش جالبی را برای فروش به کار برد. از آنجا که تا آن زمان چای به صورت باز فروخته میشد و خریداران نسبت به تازگی و وزن چای خریداری شده مطمئن نبودند، او بستههای رنگی با وزن 1، 5/0، 25/0 پوندی را به بازار عرضه کرد و روی آن نوشت «بهطور مستقیم از مزارع چای تا درون قوریها».
با افزایش تقاضا، صنعت چای لیپتون به سرعت سود زیادی را نمایش داد. در دهه 1900 امپراتوری لیپتون نه تنها در اروپا بلکه در آمریکا هم گسترش یافت و لیپتون با موفقیت به آمریکا بازگشت و برای اولین بار سهام شرکت در سال 1897 معامله شد. در اواسط دهه 1920 لیپتون در سن 76 سالگی از مدیریت کنارهگیری نمود و آن را به یک تیم کاری منتقل کرد.
لیپتون با 1 میلیارد دلار فروش در سال، دهه 1980 را آغاز نمود و در اواخر دهه به بزرگترین شرکتی که غذاهای فریز شده میفروشد، تبدیل شد.Brands
پایهٔ اصلی برند لیپتون، لیپتون با برچسب زردرنگ است و بعد از آن میتوان به آیس تی یا یخ چای آن اشاره کرد. بقیه محصولات هم به نوبهٔ خوب عالی هستند مانند هرم لیپتون و چای شیر لیپتون در شرق آسیا.Lipton Yellow Label
لیپتون با برچسب زرد از سال ۱۸۹۰ تا الآن در حال فروش است. آقای توماس لیپتون اولین نسخه از این سبک از چای را به رنگ قرمز بستهبندی کرد این نمونه در ۱۵۰ کشور جهان به فروش میرسد. این چای مخلوطی از بهترین و چندین نوع مختلف است. چای با برچسب زرد هم به صورت خشک و هم به صورت چای کیسهای موجود است.
Lipton Iced Tea
Lipton Iced Tea که در خیلی از فروشگاهها به Lipton Ice Tea هم شناخته میشود، یکی دیگر از محصولاتی است که تحت نام لیپتون به فروش میرسد یکی از محصولات پرطرفدار و محبوب لیپتون است که در طعمها مختلفی موجود است.
Lipton Pyramid Tea
طراحی یکی از محصولات لیپتون به شکل هرم است؛ که این تفاوت ظاهری باعث میشود که از سایر محصولات مشابه برتری خاصی داشته باشد.لیپتون ۵ طعم متنوع برای چای به بازار عرضه کرده است که شامل. چای ارل گری، چای انگلیسی صبحانه، چای ترکیب هلو و مانگو، چای سبز، چای نعناع و بابونه است.
لیپتون در ۱۱۰ کشور جهان کاملاً موجود و فعال است. در اروپا، امریکای شمالی، خاورمیانه و قسمتهایی از آسیا، استرالیا بسیار محبوب است.با وجود اینکه اصلیت این برند انگلیسی است اما چای سیاه لیپتون (برچسب زرد) بازار خوبی در انگلیس ندارد و در فروشگاههای انگلیسی به ندرت پیدا میشود؛ اما تمامی ایستی ها با تمامی طعمها در انگلیس موجود است.
لیپتون محصولات بسیار زیادی دارد که تنوع آنها هم بسیار زیاد است،اما در واقع هر برندی محصولاتی مطرح و اصلی دارد که با آنها شناختهشدهاند و تا الآن همان محصولات با همان محبوبیت اولیه پابرجا ماندهاند. -
۳۱ شهریور ۹۸ ، ۲۳:۰۲ شرکتهای بزرگ دنیا ۰ نظر
بلک اند دکر در بازار لوازم برقی و لوازم یدکی درایالات متحده پیشرو است و بیشترین نوآوری را در زمانهای پس از جنگ جهانی دوم داشته است. اصلیترین برندهای لوازمخانگیاین شرکت بلک اند دکر و دیوالت است.
این شرکت همچنین یکی از مهمترین شرکتهای تولید لوازم چمنزنی و باغبانی برقی، قفلهایایمنی(تحت نامهای ویکست، بالدوین و ویسر)، محصولات تزئینی و عمومی(تحت نام بالدوین) و سیستمهای مونتاژ(تحت نام امهارت) میباشد. محصولات بلک اند دکرB&D در بیش از 100 کشور فروخته میشوند و در 36 کارخانه تولید میشوند که 18کارخانه درایالات متحده واقع است و 18 کارخانه در کشورهای دیگر نظیر برزیل، چین، جمهوری چک، آلمان،ایتالیا، ژاپن، مکزیک و بریتانیا.
«آلونزو جی. دکر» و «اس. دوکان بلک» که هر دو مهندسان طراحی صنعتی بودند، بلک اند دکر را در سپتامبر 1910 راهاندازی نمودند. با 600 دلاری که از فروش ماشین دستدوم بلک به دست آمد و مقدار 1200 دلار وام، آنها مغازهای را برای فروش ماشینآلات، در مرکز خریدی واقع در بالتیمور درایالت مریلند اجاره کردند و بلک مدیرعامل شد. در اولین سال آنها برای تولید ماشین آلاتی قرارداد میبستند که قبلا توسط شرکتهای دیگر تولید شده بود و به فروش می رسید.
در سال 1916 بلک اند دکر، خود شروع به ساخت لوازم برقی نمود. لوازم برقی تولید آلمان که در آن زمان در دسترس بود، سنگین و استفاده از آنها سخت بود به همین دلیل بازار خوبی نداشتند. B&D موتور الکتریکی تولید نمود که با جریان برق مستقیم و متناوب کار میکرد. اولین دستگاه نوآوریهای زیادی داشت و دریلی قابل حمل با قطر مته 5/0اینچ بود که سوئیچ مورد استفاده در آن از آن پس در همه نمونههای دیگر به کار گرفته شد. وزناین دریل در مقایسه با سایر نمونههای موجود در بازار سبک بود و با قیمت 230دلار فروخته میشد. در سال 1917 شرکت به دلیل طراحیاین سوئیچ جایزه دریافت کرد واین طراحی به نام شرکت به ثبت رسید. در سال 1918 فروش به یک میلیون دلار رسید. پس از جنگ جهانی اول لوازم الکتریکی قابل حمل بیشتری نظیر پیچگوشتی، آسیاب و دریل با قطرهای متفاوت به بازار معرفی شدند. کارخانههایی هم برای تولید در توسان ساخته شد و برایاینکه شرکت بتواند از عهده پاسخ به نیازها برآید،این بخش را تا سال 1927 سهبار توسعه داد.
بلک اند دکر از نیروی کار پرتوانی برخوردار بود که محصولات را براساس نیاز مشتریان تولید میکردند. اولین دفتر خدمات پس از فروش شرکت در سال 1918 در نیویورک تاسیس شد. همچنین کلاسهای آموزشی برای توزیعکنندگان برگزار میشد که روشهای استفاده از وسایل و روشهای فروش را به آنها آموزش میداد.
با موفقیتهای اولیه دامنه تولید B&D به خارج از مرزهای آمریکا گسترش یافت و کانادا اولین کشوری بود که در سال 1922 در آن تولید محصولات آغاز شد. سه سال بعد در لندن زیرمجموعههایی راه اندازی شد. در سال 1929 شعبهای در استرالیا تاسیس شد و در سال 1939 لندن پذیرای تولید محصولات B&D شد.
سپس B&D شروع به افزایش قدرت خود از طریق تصاحب دیگر شرکتها نمود. در سال 1926 شرکت «مارشکایندیاناپلیس» که تولیدکننده انواع آسیاب بود تصاحب شد، دو سال بعد «ون دورن الکتریک اوهایو» تصاحب شد و در سال 1927 سهام شرکت عرضه عمومی شد. امااین شرکت هم مثل سایر شرکتها در بحران مالی سال 1936 وضعیت نامناسبی پیدا کرد. بهرغم اخراج تعداد زیادی از کارگران که پسر دکر هم جزو آنها بود باز هم شرکت به سوی ورشکستگی رفت، اما برخی کارگران با وجوداینکه شرکت نمیتوانست پولی به آنها پرداخت نماید به دلیل وفاداری خود شروع به کار کردند و مقدار سرمایهگذاری خارجی باعث به حرکت درآمدن چرخهای شرکت شد و شرکت تولید محصولات جدید را آغاز نمود. زمانی که آمریکا وارد جنگ جهانی دوم شد، B&D تولید برخی لوازم مانند فیوز را که مورد نیاز جنگ بود به محصولات خود افزود. در سال 1946 اولین سری لوازم برقی که لوازم مورد نیاز در خانه شامل بستهای از متههای مختلف برای دریل و لوازم جانبی بود و قیمت کمی داشت، به بازار عرضه شد. در سال 1949 لوازم دیگری مانند ارههای گرد بهاین سبد محصول اضافه شد. شرکت برای استفادهکنندگان حرفهای از محصولات نیز بازاریابی خاصی داشت.
در دهههای 1950 و 1960 شرکت به گسترش فعالیتهای خارجی خود که در دهه 1920 آغاز شده بود پرداخت. بااینکه افراد در شرکت تغییر کرده بودند ولی مدیریت اصلی توسط خانوادههای بلک و دکر دراین دو دهه انجام میشد. در سال 1960 پسر دکر به نام آلوزون مدیرعامل شرکت شد.
در دهه 1950 شرکت تنها 20درصد از سهم بازار را داشت پس تصمیم گرفت که محصولات جدید تولید نماید، به همین منظور در سال 1959 شرکت مسترنیوماتیک تولز اوهایو که ابزار بادی قابل حمل تولید میکرد تصاحب شد. دراین دهه شرکت تولید محصولات باغبانی را هم به سبد محصولات خود افزود و اولین دستگاه چمنزنی برقی در سال 1966 به بازار معرفی شد. فروش در سال 1964 به رقم 100 میلیون دلار، در سال 1969 به رقم 200 میلیون دلار و در سال 1974 به رقم 500 میلیون دلار رسید و برای پاسخگویی به نیازها، دو کارخانه جدید در شمال کالیفرنیا و تورنتو راهاندازی شد.
در سال 1975 آلوزون دکر بازنشسته شد و فرانسیس لوزیر به عنوان مدیرعامل انتخاب گردید. در سال 1983 مدیرعامل تغییر کرد و فردی به نام لورانی فرلی با هدف جهانی سازی وارد شرکت شد. او کارخانههایی را در کشورهای مختلف تعطیل نمود و در سال 1985 تغییر ساختار سازمانی انجام شد و برند تمامی محصولات تولیدی به بلک اند دکر تغییر یافت. -
۲۶ شهریور ۹۸ ، ۲۲:۵۳ شرکتهای بزرگ دنیا ۰ نظر
می گویند داستان سونی در یک فروشگاه بزرگ در توکیو آغاز شد، جایی که در آنجا روز هفتم مه سال ۱۹۴۶ ماسارو ایبوکا و آکیو موریتا شرکت مشترک خویش را با نام «توکیو تسوشین کوگیو» تاسیس کردند. بدین ترتیب دو مهندس نابغه در خاکسترهای جنگ جهانی دوم یک اسطوره را آغاز کردند. البته شاید دانستن این تاریخ به عنوان نقطه شروع داستان خیلی درست نباشد، زیرا ایبوکا و موریتا یک دیدار مهم را هم قبل از آن انجام داده بودند _ حدود ده ماه قبل از بمباران هیروشیما. ژاپن پاییز ۱۹۴۴ را می گذراند: «تقریباً هر روز هواپیماهای بی-۲۹ از بالای سرمان می گذشتند. این هواپیماها پس از ریختن بمب های خود بر روی توکیو، کاوازاکی و یوکوهاما به هنگام بازگشت آسمان منطقه ما را در اشغال خویش در می آوردند.» موریتا در کتاب زندگینامه خویش با ذکر جملات فوق به یادآوری آن دوران می پردازد. تا آن زمان جوان ۲۳ ساله تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته فیزیک در اوزاکا به پایان رسانده بود و یک دوره آموزش افسری را هم تمام کرده بود. او در مهمترین پروژه تحقیقاتی ارتش به کار اشتغال داشت: واحدی ویژه با بودجه ای که در آن زمان یک رکورد بود (۲۰۰ میلیون ین) تسلیحات و بمب های هدایت شونده و تجهیزات دید در شب ابداع می کرد. موریتا می نویسد: «برای من بسیار جذاب و وسوسه برانگیز بود که در تیم اجرای پروژه حضور داشته باشم.»
ایبوکا که دوازده سال بزرگتر از شریکش بود نیز عضو کلیدی همین گروه بود. وی یک مسیحی متعصب محسوب می شد و به عنوان مهندس فنی در نیروی دریایی فعالیت می کرد. مهمترین موفقیت او تا آن زمان اختراع اولین دستگاه ژاپنی ویژه جست وجوی زیردریایی به حساب می آمد. ۱۴۰ عدد از دستگاه های مذکور از اوایل سال ۱۹۴۴ در نیروی هوایی امپراتوری به خدمت گرفته شدند. سال ۱۹۹۶ به مناسبت پنجاهمین سال تولد شرکت تاریخچه آن منتشر شد. در این تاریخچه از دستگاه جست وجوگر یاد شده به نیکی یاد شد و اختراع ایبوکا چنین توصیف گردید: «گزارشی که بعد از اتمام جنگ منتشر شد نشان داد که این دستگاه تا چه حد کارآیی دارد.» البته در این گزارش ذکر نشده که چه تعداد از زیردریایی های آمریکایی با کمک دستگاه های جست وجوگر مذکور هدف قرار گرفته اند.
ایبوکا و موریتا برای اولین بار در پاییز ۱۹۴۴ با یکدیگر ملاقات کردند- آن هم در مقام دو عضو گروه فوق سری موسوم به «کمیته تحقیقات جنگ». آنها طی دیدار مذکور پیرامون نحوه دفاع از ارتش امپراتوری ژاپن در مقابل آمریکایی ها گفت وگو کردند. همین گفت وگوها مبنای تداوم همکاری اسطوره ای بنیانگذاران شرکت سونی شد. موریتا پیرامون همکاری های خویش با ایبوکا طی دوران جنگ می نویسد: «با گذشت زمان ما بدون آنکه موفق شویم کلاهک های جست وجوگر حرارتی را به مرحله نهایی برسانیم آشنایی و نزدیکی بیشتری نسبت به یکدیگر پیدا می کردیم.»
این دو کارشناس طی ماه های بعد مشترکاً تلاش می کردند کاری را انجام دهند که به لحاظ فنی غیر ممکن بود. همین رفتن به دنبال غیر ممکن ها بعدها یکی از اصولی بود که آنها در سونی پیروی می کردند، شرکتی که همواره خواسته همه ابداعات و کارها را خودش به تنهایی انجام دهد. از همان دوران ها هم بود که این دو نفر نسبت به آمریکا احساسی بین دوستی و نفرت پیدا کردند- بعدها گاه در آنها یکی از این دو احساس شدت می گرفت و مدتی بعد احساس دیگر. چنین برداشتی از آمریکا می تواند توجیه گر بلندپروازی ای باشد که سال ها بعد سونی با آن ایالات متحده را فتح کرد. مدت ها است که مارک سونی براساس نظرسنجی ها در آمریکا مطمئن ترین مارک در میان مردم محسوب می شود.
البته اوایل دستیابی به موفقیت مذکور اصولاً قابل تصور نبود. موریتا می نویسد: «خبر بمباران هیروشیما برایم غیر قابل درک و تصور بود. شکاف و فاصله تکنولوژیکی میان آمریکا و ژاپن فوق العاده زیاد به نظر می رسید.»
با همین تفکرات دوران پس از جنگ برای موریتا آغاز شد. او و ایبوکا هیچ فرصتی را از دست ندادند و بلافاصله دست به کار شدند. آنها از طریق روابط فامیلی خویش حامیان با نفوذی پیدا کردند- پدر موریتا یک کارخانه دار سرشناس (فعال در زمینه تولید مشروبات موسوم به ساکی) بود و پدر زن ایبوکا هم طی دوران جنگ سمت وزیر امور تربیت و پرورش ژاپن را بر عهده داشت. آنها از طریق حامیان با نفوذ خویش سرمایه لازم برای تاسیس شرکت را به دست آوردند و سونی اوایل سال ۱۹۴۶ تاسیس شد. ایبوکا طی سخنرانی خویش به مناسبت افتتاح شرکت اظهار داشت: «ما تکنولوژی مورد نیازمان را خود ابداع کرده و رواج می دهیم تا بدین ترتیب از مشکلاتی که شرکت های بزرگ به آن دچار هستند اجتناب کرده باشیم.» موریتا می گوید: «ما در آن زمان به دنبال محصولات جدید و اصولی کارآمد بودیم و می خواستیم کالاهای مصرفی کاملاً نوین و با ساختارهای اختصاصی روانه بازار کنیم.»
این ایده در مدیران سال های اخیر سونی هم وجود داشته است. در سال های اول تاسیس سونی سخنان ایبوکا و موریتا عمدتاً حول محور تقسیم وظایف در شرکت بود: پیرترها ابداع می کردند و جوان ترها فروشنده بودند. ایبوکا و موریتا از همان آغاز کار متفق القول بودند که نباید هیچ کدام از آنها به تنهایی تصمیم بگیرد. بدین ترتیب یکی از اصول مهم دستیابی به موفقیت توسط آنها شکل گرفت. به زودی در شرکت تنها کالاهایی تولید می شد که در تمام دنیا فروش داشتند. البته شروع فعالیت ها در ژاپن دشوار بود. توکیو تسوشین کوکیو (نام سابق سونی) سال ۱۹۴۶ اولین محصول خود را که یک پلوپز برقی بود طراحی کرد. در این پلوپز برنج به خوبی- نه خشک و نه خمیر- می پخت. دستگاه مذکور هیچگاه به بازار عرضه نشد. ابداع یک بالش الکتریکی گرم کننده اندکی موفقیت بیشتری به همراه آورد. این بالش در دوران پس از جنگ که کمبود دستگاه های گرم کننده وجود داشت می توانست مورد استقبال قرار گیرد، اما استفاده از آن غالباً به سوختن لباس ها و پتوها می انجامید. بالاخره شرکت توانست در سال ۱۹۵۰ با تولید اولین نوار ضبط صوت و دستگاه پخش آن در بازار ژاپن یک نقطه عطف پدید آورد. ایبوکا و موریتا در آن زمان بیش از صد کارمند داشتند، اما هنوز هم شرکت آنها کوچک و کم اهمیت بود.
این وضعیت در یکی از روزهای سال ۱۹۵۳ تغییر کرد. در آن روز آکیو موریتا برای اولین بار پا بر خاک آمریکا گذاشت. او به ایالات متحده سفر کرده بود تا در نیویورک یک گواهی اعطای مجوز را در شرکت «وسترن الکتریک» امضا کند. غول آمریکایی در آن زمان به موریتا امتیاز یک محصول کوچک را که در آزمایشگاه های موسوم به «بل» ابداع شده بود، فروخت: ترانزیستور. موریتا بعدها از آن اتفاق چنین یاد می کند: «هنگامی که قرارداد را امضا کردم، دست اندرکاران شرکت وسترن الکتریک برایم شرح دادند که اگر می خواستند محصولات مصرفی را به ترانزیستور مجهز کنند تنها می شد از این دستگاه در تولید تجهیزات تقویت شنوایی بهره گیرند. البته ما هم اصلاً علاقه ای به بازار کوچک دستگاه های شنوایی نداشتیم.» بدین ترتیب یک افسر ژاپنی توانست در نیویورک تنها هشت سال پس از جنگ با پرداخت ۲۵ هزار دلار یکی از مهم ترین اختراعات پس از کشف بمب اتم را از ابرقدرت جهان برباید. موریتا می نویسد: «من سوار بر موج امید شنا می کردم.» امید وی هم بیهوده و سراب نبود. چهار سال بعد آنها شروع به فروش اولین رادیوهای ترانزیستوری جیبی در دنیا کردند. ایبوکا و موریتا تا قبل از آن «با اعتقاد به برتری تکنولوژیکی غرب بزرگ شده بودند.» (به گفته موریتا)- اما از آن زمان به بعد خود تاریخ صنعت را رقم می زدند. هرگامی که آنها بر می داشتند قدمی برای رهایی از برتری غرب محسوب می شد.
مدتی پس از تولید کوچک ترین رادیوی دنیا اولین تلویزیون تمام ترانزیستوری دنیا، اولین دستگاه ضبط ویدیویی ترانزیستوری، یک سیستم تلویزیون رنگی «تری نیترون» و بسیاری ابداعات بزرگ شکل گرفتند. از میان ابداعات مذکور شاید بتوان گفت واکمن و دستگاه های استریوی قابل حمل در جیب شلوار تا به امروز مشهورترین آنها بوده اند. البته شکست هایی هم وجود داشته اند: از آنجایی که ایبوکا و موریتا مغرورتر از آن بودند که سیستم ابداعی ویدیویی خویش موسوم به بتاماکس را در اختیار دیگران قرار دهند، سیستم VHS که توسط رقیب اصلی یعنی شرکت ماتسوشیتا اختراع شده بود در جهان به قدرت اول بدل شده است. با این حال در مورد تکنولوژی «دیسک فشرده» (کمپاکت دیسک) که توسط سونی و فیلیپس ابداع شده بود، اشتباه مذکور تکرار نشد: امروز این نوع CD در سراسر جهان به یکی از لوازم عادی در منزل تبدیل شده است. بانیان تکنولوژی مذکور موفقیت های بزرگی را از این رهگذر به دست آورده اند.
موریتای پیر اواسط دهه هشتاد با روحیه ای که نشان از سرمستی جوانی داشت، نوشت: «رواج CD به معنای آغازی بر یک دوره جدید است: آدم موسیقی را دقیقاً به همان صورتی که نواخته شده می شنود- هیچ گونه صدای خش خش نوار و یا صدایی جانبی احساس نمی شود.» بدین ترتیب موریتا بار دیگر خود را به عنوان یک پیشرو و پیشگوی بزرگ مطرح کرد، زیرا به راستی بعد از آن دیگر هیچ کس نتوانست از نوارهای کاست معمولی در مقابل CD دفاع کند. البته تحقیقات و فناوری همواره تنها یکی از بسترهای فعالیت در داستان شرکت سونی بوده اند. عامل دوم و موتور مهم حرکت مفاهیمی بوده اند که بنیانگذاران شرکت از نتایج حاصل از جنگ جهانی دوم آنان را به دست آورده اند. احساس حسادت و رقابت با آمریکا همانقدر در ایبوکا و موریتا ریشه دوانده بودند که حس بخشش و اعتقاد به لزوم یادگیری از غرب. سال ها بعد از پایان جنگ ایبوکا در اتوبیوگرافی خویش اولین احساس خود از اشغالگران آمریکایی را چنان شرح می دهد که به خوبی رفتار سرسختانه و انعطاف ناپذیر بنیانگذاران سونی را می توان با آن توجیه کرد: «وقتی سلاح ها و تجهیزاتی را که بر بار کامیون های ارتش آمریکا از داخل خیابان های توکیو عبور داده می شدند می دیدم، پیش خودم فکر می کردم که ما با چه کشور قدرتمندی جنگیده ایم! در آینده باید حتماً به لحاظ فناوری از آمریکا سبقت جوییم.»
بدین ترتیب هنگام تاسیس شرکت در سال ۱۹۴۶ توجه به برتری آمریکا کاملاً محسوس بود. البته وقتی سال ۱۹۵۷ ایبوکا و موریتا قصد داشتند اولین رادیوی ترانزیستوری جیبی خود را روانه بازار کنند و به دنبال نامی جدید و مناسب برای شرکتشان می گشتند دیگر آمریکا کمتر از گذشته به نظرشان دشمن می رسید. لذا یکی از کلمات رایج در آن زمان در آمریکا یعنی Sonnyboy را با عبارت لاتین Sonus ترکیب کردند و از آن کلمه Sony را پدید آوردند.
نامگذاری جدید با یک اتفاق دیگر هم توأم بود و آن اینکه شرکت به تجارت با آمریکا متمایل شد. ایبوکا و موریتا دریافتند که در درازمدت مهمترین بازار آنها به ویژه در بخش ابداعات جدید ایالات متحده خواهد بود. آنها به این نتیجه رسیدند که هرکس بتواند در آنجا نفوذ کند می تواند در تمام دنیا فعالیت های خود را گسترش دهد.
اواخر دهه پنجاه بسیاری از شرکت های دیگر ژاپنی نیز به همین نتیجه رسیدند- به عنوان مثال تویوتا اولین خودروهای شخصی خویش را به آنسوی اقیانوس آرام فرستاد. با این حال شاید بتوان سونی را تنها شرکت ژاپنی دانست که حاضر شد تمام سیاست های خویش را مبتنی بر مقتضیات تجارت در ایالات متحده شکل دهد. موریتا با یادآوری آن سال ها می نویسد: «باید اعتراف کنم اوایل سعی می کردیم عبارت Made in Japan (ساخت ژاپن) را تا حد ممکن کوچک بر روی محصولاتمان چاپ کنیم.»
البته موضوع در اختیار گرفتن بازار آمریکا برای ژاپنی های نسبتاً تازه وارد بسیار مهمتر از اینها بود. موریتا اوایل هنگام سفر به نیویورک در هتل های ارزان قیمت اقامت می گزید و در رستوران های سلف سرویس غذا می خورد. بسیار اصرار داشت که یک شرکت ژاپنی واسطه آنها با مشتریان آمریکایی نباشد. او شرکت نمایندگی سونی در آمریکا را شخصاً تاسیس کرد و به خاطر وجود این شرکت زن و فرزندانش را به نیویورک آورد. یکسال تمام خانواده موریتا کوشیدند تا خود را با راه و رسم زندگی آمریکایی منطبق سازند، اما بعد بروز یک مرگ در خانواده، آنها را وادار به بازگشت به موطن خویش کرد. البته ۱۵ سال بعد در سال ۱۹۷۶ مجله نیوزویک در مورد موریتا نوشت: «او مردی بود که به تنهایی تصور جهانیان از تجار ژاپنی را تغییر داد.» به جز یوکو اونو، همسر جان لنون (خواننده معروف)، در آن زمان در غرب هیچ کس شهرت دو رئیس جوان سونی را نداشت.
ارتباط موریتا با غرب از همان آغاز وضعیتی پیچیده داشت. رویگردانی موریتا از غرب سال ۱۹۸۹ دوباره آغاز شد. او در آن سال با همراهی شینتارو ایشی هارا، سیاستمدار ملی گرا، کتابی را تحت عنوان «ژاپنی که می تواند نه بگوید» منتشر ساخت. به یکباره وی به یکی از مخالفان سرسخت غرب بدل شد: «ما در تجارت ده سال آینده را در نظر داریم، در حالی که آمریکایی ها تنها در مورد سود ده ماه آینده فکر می کنند.» مدیر سونی با این عبارت به مسخره شرکت های آمریکایی پرداخت. انتشار کتاب او عواقب زیادی در بر داشت. درست در همان زمان سونی با یک سرمایه گذاری فوق العاده کلان یکی از شرکت های اصلی هالیوود به نام کلمبیا پیکچرز را خرید و ترس از تفوق شرکت های ژاپنی را در آمریکا گسترد. این زمانی بود که ژاپن تحقیرهای زمان جنگ را خاتمه داد و موفقیت اقتصادی بلامنازع خویش را به رخ جهانیان کشید. سونی تجسم این موفقیت بود، موفقیتی که البته مدت زیادی به طول نینجامید.
طی دهه نود ژاپن دچار بحران عظیم شد. در این دوران پیری بر موریتا مستولی گشت و همزمان با آن تغییراتی نیز در نظراتش پدید آمد: «اگر سیستم اقتصادی ژاپن کمبودهای زیادی داشته باشد، قطعاً یکی از آنها هماهنگی کم با غرب است.» او این عبارت را در سال ۱۹۹۳ در مقاله ای در مجله «آتلانتیک مونثلی» نوشت. او به کشورش توصیه کرد تا همانند غرب ساعات کار پرسنل را بکاهد و به غرب هم توصیه کرد تا همانند ژاپن انضباط (دیسیپلین) و نظم در کار را افزایش دهد. چندی بعد موریتا دچار سکته قلبی شد و تا زمان مرگش یعنی سال ۱۹۹۹ هیچگاه از عوارض آن کاملاً رهایی نیافت. ایبوکا نیز که طی سال های آخر عمر خود سرگرم شیوه های درمان سنتی آسیایی بود، دو سال قبل از آن فوت کرده بود.
درباره من
طبقه بندی موضوعی
- بزرگان ایران امروز (۱۲)
- بزرگان امروزجهان (۵)
- بزرگان ایران دیروز (۴)
- شرکتهای بزرگ دنیا (۴)
- نکته ها و قصه ها (۳۸)
- پیروزی و امید (۳)
- شرکتهای بزرگ ایران (۷)
- داستان عارفان دیروز و امروز (۳)
- موزه های خاص ایران (۶)
- خیرین بزرگ ایرانی (۱)
آخرين عناوين
آرشيو
- آبان ۱۳۹۸ (۲)
- مهر ۱۳۹۸ (۶۲)
- شهریور ۱۳۹۸ (۲۲)